اولین گردش با کالسکه

1391/7/18 22:22

نویسنده : مریم

1,036 بازدید

اشتراک گذاری

چهارشنبه 18 مرداد

تصمیم گرفتیم بریم خیابون گردی.بعد افطار با مادرجون و خاله طلارفتیم.برخلاف انتظار رایان کنجکاوانه به همه چیز نگاه میکرد و اذیت نکرد ولی باران مامان چون دلش درد گرفته بود و یکم از شلوغی ترسیده بود گریه کرد و اومد بغل تا خوابش برد برگشتنی هردوخسته توی کالسکه خواب بودین.خیلی شلوغ بود و مردم انگار که یه پدیده نادر دیده باشن دورتون جمع میشدن و مارو سوال پیچ میکردن.و ما مثل همیشه به داشتن نی نی قلوهامون افتخار میکردیم. بوس واسه دوتاتون

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

دایی جون اکبر
23 مرداد 91 12:16

آخه خوشگلای دایی، آدم تو اولین سفرش با کالسکه میخوابه!

ول کن بذار بخوابن دائیشون. بیدارشن باید خودت آرومشون کنی

خاله نفس
23 مرداد 91 14:23

سلام مامانی
خیلی وقته که نیومدم پیشت نمیدونی چقد خوشحال شدم که دیدم نی نی ها بزرگ شدن
هزارماشالا هزارماشالا چقده نااااااااااازن این فرشته ها

خدارو شکر که دلهره های بدنیا اومدنشون تموم شد
خدارو شکر که کنارشونی
دوستِ ماهم برات خوشحالم ازتهِ دلم دارم میگم/ دوستت دارم
من همچنان محتاج دعاتم یادت که نرفته

مگه میشه یادم بره نفسم. بهترینهارو برات آرزودارم

یاسمن
30 مرداد 91 11:13

:-) خوردنی ها!

سلام استاد جونم. میگم استاد تا نی نی هابزرگ شدن ازم بپرسن و من بگم بهترین استادم یاسمن جون بود.مرسی به ماسرمیزنی

مامان دوقلوها
31 مرداد 91 14:51

خیلی ماهن نی نی هات خداحفظسون کنه

ولی من هنوز که نی نی هام 5 ماهشونه تو کالسکه نذاشتمشون تو خیلی شجاعی هاااااا

چرا ترسیدی عزیزم؟؟؟؟

مامان و نی نی ها
9 مهر 91 14:20

وایییییییییییییی نگاهشون کن چقدر ناز خوابیدن

خیلی دوست دارم دوقلوهای منم زود به دنیا بیان
ولی میونید همه منو میترسونن میگن نگهداریشون سخته واقعا سخته شما چیکار میکنید؟
من الان دیگه واقعا خسته شدم بارداریم خیلی اذیتم میکنه دوست دارم زود راحت بشم ولی از حرف مردم میترسم وقتی اینجوری میگن

سلام مامانی.قشنگ یادمه چقدر سخت بود.خدابهت صبر بده گلم.من هم باورم نمیشد ولی خدایش سخته.مخصوصا3 ماه اول اصلا نخوابیدم

خاله نفس
13 مهر 91 10:41

خدایا یه دوقلو به منم بده تا بفهمم چرا مامان مریم انقدر دیر به دیر آپ میکنه و اصن اهمیت نمیده که دلِ ما چقده واسه این نی نی های ناز تنگ شده.....امیــــــــــــــــــن

آآآآآآآآآآآآآآآآمممممییییییییینننننننن.بوس واست

شیرین
1 آذر 91 18:41

قربونشون برم چقدر معصومانه خوابیدن . زباد به دنیای ادما اهمیت ندادن

کاش همیشه همینجوری بمونن و بهش اهمیت ندن چون ارزششو نداره

نی نی قلوهای ما رایان و باران

اولین گردش با کالسکه

نظرات (7)

مطلب بعدی

مطلب قبلی