رایان و بارانرایان و باران، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

نی نی قلوهای ما رایان و باران

عیدتون مبارک نفسای من

1392/1/22 0:30
نویسنده : مریم
1,155 بازدید
اشتراک گذاری

روز آخر دانشگاه بود( 27 اسفند) بابا جون حالش بد میشه و عمو رضا میرسونتش خونه .ما خونه پدرجون بودیم وقتی فهمیدم که بابا جون چندساعتی بود که تو خونه تنها بود.زود رفتم دنبالش و بردمش درمانگاه niniweblog.comسرگیجه شدید داشت و گلاب به روتون...چون سرمانخورده بود دکتر نگران شد niniweblog.comبراش سیتی اسکن نوشت و سرم و دارو.از شانس بد ما تعطیلات بود و دیگه متخصصی نبود تا جواب سیتی اسکن رو ببینه.خیلی روزهای سختی بود و همه نگران بابا جون بودن.پدری اینا رفتن ویلا و ما نتونستیم.دائی جون عباس نرفت موند تا وقتی بابا بهتر شد باهم بریم.بالاخره تخت پارکتون رو جمع کردیم و اتاقتون رو با تخت و کمد جدیدتون niniweblog.comکه تم بادکنک بودniniweblog.com چیدیم.خداروشکر 5 فروردین بود که بابا جون کاملا خوب شد و شبونه رفتیم شمال.هواش خیلی سردتر از تهران بود و شما یه کوچولو سرماخوردین.خیلی بهتون خوش گذشت چون هرروز توی باغ یا بالکن یا کنار رودخونه بودین.یه روز دوست جونای دائی اکبرniniweblog.com اومدن کلبه عشق niniweblog.comدائی جون ما هم رفتیم.یه شب خونه دائی نصرالله و فرداش ویلای دائی ارسطو بودیم همه فامیل اومده بودن.یه روز هم با دائی جون اکبر سوار کالسکه کردیمتون niniweblog.comو پیاده رفتیم ساحل.یه روز هم بردیمتون استخر لاهیجان و براتون Angry birds بادی و کلاه قرمزی خریدیم.پولشم به دائی جون ندادیم niniweblog.com راستی دائی جونی عیدی براتون یه تابniniweblog.com خیلی خوشل خرید niniweblog.comکه خیلی دوسش دارینniniweblog.com.رایان جون!! niniweblog.comمامانی!!خودم دائی جونو niniweblog.comکشتم niniweblog.comبابت رنگ تابتون گفت هرچی گشته رنگ اسپرت پیدا نکرده niniweblog.comاروا عمش niniweblog.com.مادرجونی niniweblog.comهم دمپایی و یه عالمه لباس براتون گرفت وای که چقدر بهتون میادniniweblog.com دستش درد نکنهniniweblog.com.12فروردین با دائی جونا و خاله طلا رفتیم جنگل روبروی پل چوبی کیاشهر.خیلی زیاد خوش گذشت niniweblog.comحسابی ترکوندیمniniweblog.com.برگشتنی دائی جون برام یه گلدون گل قرمز niniweblog.comو خشنگ خرید و شمشاد niniweblog.comبرای ورودی ویلا.15 فروردین برگشتیم ولی خیلی گرم و شلوغ بود niniweblog.comحسابی اذیت شدیم niniweblog.com8 ساعتniniweblog.com توراه بودیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دایی جون اکبر
22 فروردین 92 15:23
عکس خوشکلا شونم بذار دیگه مامان جوووووووووووووووووون


چشم عزیزم